اینترنت ، پاداش قرن بیست و یکم
•رسانه هاي جهاني در خلال قرن بيستم چگونه رشد كردند؟
يكي از بزرگ ترين موفقيت هاي قرن بيستم، رشد رسانه هاي جهاني و گسترش ارتباطات است. از تلويزيون «كاتماندو» يا «ليما» مي توان رنج روزافزون مردم «كوزوو» را تماشا كرد، در حالي كه تصور آن هم در قرن نوزدهم ناممكن مي نمود. با ورود اينترنت در رسانه هاي الكترونيكي ديجيتالي؛ راديو، تلويزيون و فيلم سينمايي به اثري كلاسيك مبدل شدند. در حال حاضر مي توان با يك فشار كوچك بر روي موس كامپيوتر از تمامي منابع اطلاعاتي چون آگهي هاي تبليغاتي، خريد و فروش، بانكداري، گزارش آب و هوا، اخبار و آموزش مطلع شد. اينترنت، مرز ميان رسانه هاي جمعي و ارتباطات فردي را از ميان برده است. در هر صورت، جهاني سازي رسانه ها با هدف تسلط و حكومت بر موارد تجاري در مقياس جهاني، سيستم هاي اطلاع رساني دولتي و مردمي را تضعيف خواهد كرد.
در بيشتر نقاط جهان، رسانه هاي جهاني و هزينه هاي تفريحي سريع تر و بيشتر از توليد ناخالص ملي رشد مي كنند، مخصوصا در خاور دور و اروپاي مركزي كه اين گسترش سريع تر صورت مي گيرد.
•در رويارويي با اين سناريوي جهاني رسانه ها، اين سوال در ذهن پديد مي آيد كه آيا اين نوع گسترش درست است يا خير؟
اگر نگاهي به گذشته داشته باشيم، از نقطه نظر عصر ديجيتال و كامپيوترهاي مدرن و پيشرفته، ابداع صنعت چاپ در قرن نوزدهم، نقطه عطفي در تمدن بشريت و همچنين در گسترش صنعت چاپ و مطبوعات محسوب مي گردد. اختراع راديو و تلويزيون در نيمه اول قرن بيستم انقلابي عظيم در بازارهاي رسانه اي و اطلاعاتي تمامي كره زمين به وجود آورد. در دهه ،۱۹۲۰ راديو به رسانه اي محبوب در ارتباطات جمعي مبدل شد و هنوز هم چون وسيله ارتباطي قدرتمندي به كار خود ادامه مي دهد. با اين همه، اينترنت به دروازه اي براي دستيابي به همه رسانه ها تبديل شده است. شواهد نشان داده كه با استفاده از اينترنت، ميزان تماشاي تلويزيون توسط مردم ۲۰ درصد كاهش يافته است.
اينترنت، پاداش قرن حاضر به تمامي رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي است كه گاه به دشمني بي نظير تبديل مي گردد. اينترنت، ابزاري لازم براي برقراري ارتباطات فردي، گسترش تجارت، ارتباطات جمعي و آموزش است، اما هنگامي كه براي ترويج هرزه نمايي، قاچاق و خريد و فروش غيرقانوني مورد استفاده قرار گيرد، به اهريمني شرور مبدل مي گردد همانگونه که فیلسوفی نظیر ارد بزرگ می گوید : ساده انگاریست اینترنت را با همه داده هایش یکجا رد کنیم و یا یکجا بپذیریم .
•آيا انسان ها شهروند هستند يا فقط مصرف كننده محسوب مي گردند؟
برخي معتقدند كه بازار به گونه اي است كه شنوندگان تنها مصرف كننده محسوب شده و رسانه هاي تجاري هيچ مزايايي را ارائه نمي دهند مگر فراهم ساختن چرخ حركتي جهت راندن محصولات خود در جهت رسيدن به دست مصرف كنندگان. رسانه ها و گروه هاي تبليغاتي فرهنگ نخبه گرايانه مصرف گرايي را در ميان جامعه اي گسترده رواج مي دهند. آن ها با استفاده از خشونت و بي بند و باري، و به كارگيري اصول منطقي بازار، برنامه هاي جذابي را به بينندگان و شنوندگان خود ارائه مي دهند، در حالي كه ماهيت خدمات دولتي و مردمي را ناديده مي گيرند. رونق سريع كامپيوتر در دهه ۱۹۸۰ و اينترنت در دهه ۱۹۹۰ از يك طرف وتاثير اقتصاد بازار آزاد در همان دوران از سوي ديگر، رسانه ها را در مقياسي وسيع تر از هر زمان ديگر، به سوي عرصه هاي جهاني سوق داده است. كشورهاي توسعه يافته، همراه با جهاني سازي رسانه ها، تجارت الكترونيكي را آغاز كردند، حتي در كشورهاي در حال توسعه هم با وجود شالوده و زيرساخت بسيار ضعيف آن ها، تجارت الكترونيكي راه پيدا كرده است. به همين دليل رسانه هاي اينترنتي كه تنها يك دهه از عمر آن ها مي گذرد، هم ظاهرا به ويروس «تجارت جهاني» آلوده شده اند.
•در حال حاضر چه تلاش هايي براي متوقف ساختن مركزيت و يكپارچگي رسانه ها صورت گرفته است؟
حمايت از خبر پراكني و اطلاع رساني با محوريت اطلاع رساني دولتي يك وظيفه است. به هر حال در اين كره خاكي برخي تلاش ها مانند گروه هاي فشار موثر واقع خواهند شد، گروه هايي كه براي حمايت و پشتيباني از منابع اطلاع رساني دولتي فعاليت مي كنند. سازمان هاي خبرپراكني غيرتجاري كه در سراسر جهان تشكيل مي شوند، نشانه هاي خوبي از فراهم سازي امكانات لازم براي توليد برنامه ها و اخبار دولتي است. آن ها با استدلال به شكست مالكيت انحصاري غول هاي رسانه اي غربي ونظام سرمايه داري جهاني، با سازمان هاي جهاني و منطقه اي چون سازمان جهاني شبكه هاي راديويي (WACRB) و انجمن رسانه هاي برتر جهاني (WAMA) ارتباط برقرار كرده اند.
•به هر حال اين گروه هاي فشار از نظر مالي و تكنولوژيكي ضعيف هستند و اغلب از سوي دولت ها مورد حمله قرار مي گيرند. ذكر همين نكته كافي است كه برخي شبكه هاي راديويي در آمريكا و آمريكاي لاتين به اجبار تعطيل شده و برخي ديگر براي مثال در برزيل مورد پيگرد قرار گرفته اند. به اعتقاد ناظران، اين ها به رسانه هاي دموكراتيك به معناي واقعي مبدل شده اند. در عين حال تلويزيون هنوز هم براي سازمان هاي خبرپراكني «دموكراتيك» گران و پرهزينه است و دولت ها هيچ گونه بودجه اي را براي سازمان هاي خبرپراكني مردمي اختصاص نمي دهند.
بسياري از كشورها در سراسر جهان ادعا مي كنند تنها از طريق منطق اظهار نشده مالكيت بر شبكه هاي راديويي توسط دولت، توانسته اند سرويس هاي خدماتي راديو و تلويزيوني را اداره كنند. در حقيقت براي اين كه دولتي بتواند مالكيت يك شركت اطلاع رساني و خبر پراكني را از آن خود سازد و همچنين يك موسسه اطلاع رساني بتواند با محوريت خدمات رساني دولتي به كار خود ادامه دهد، دو شيوه متفاوت وجود دارد.
بسياري از شبكه هاي راديويي و تلويزيوني كه به گفته آن ها با محوريت خدمات دولتي در چنين كشورهايي مشغول به كار هستند، بسيار فراتر از جلب توجه شنوندگان و بينندگان فعاليت مي كنند و اين به معناي كمتر مردمي كردن رسانه ها توسط مسئولان دولتي است، در حقيقت اين دولتمردان با سوءاستفاده از رسانه ها آن را به وسيله اي براي تبليغات خود تبديل كرده اند. در كشورهاي در حال توسعه و كشورهايي كه دموكراسي و مردم سالاري بسيار ضعيف عمل مي كنند، كانال هاي دولتي راديو و تلويزيون چيزي پخش نمي كنند مگر سخنان دولتمردان و رهبران حاكم. از اين رو، در اين كشورها، شبكه هاي تجاري در رقابتي بي نظير گوي سبقت را از شبكه هاي دولتي مي ربايند. براي مثال، ممكن است ده ها يا حتي صدها سال طول بكشد تا شبكه تلويزيون دولتي هندوستان با عنوان «دوردارشان» بتواند به كيفيت پخش برنامه هاي داخلي شبكه بي بي سي دسترسي پيدا كند. براي رويارويي يا فشارهاي وارده از سوي بازار آزاد، بايستي مرحله به مرحله پيش رفت.
يكي از بزرگ ترين موفقيت هاي قرن بيستم، رشد رسانه هاي جهاني و گسترش ارتباطات است. از تلويزيون «كاتماندو» يا «ليما» مي توان رنج روزافزون مردم «كوزوو» را تماشا كرد، در حالي كه تصور آن هم در قرن نوزدهم ناممكن مي نمود. با ورود اينترنت در رسانه هاي الكترونيكي ديجيتالي؛ راديو، تلويزيون و فيلم سينمايي به اثري كلاسيك مبدل شدند. در حال حاضر مي توان با يك فشار كوچك بر روي موس كامپيوتر از تمامي منابع اطلاعاتي چون آگهي هاي تبليغاتي، خريد و فروش، بانكداري، گزارش آب و هوا، اخبار و آموزش مطلع شد. اينترنت، مرز ميان رسانه هاي جمعي و ارتباطات فردي را از ميان برده است. در هر صورت، جهاني سازي رسانه ها با هدف تسلط و حكومت بر موارد تجاري در مقياس جهاني، سيستم هاي اطلاع رساني دولتي و مردمي را تضعيف خواهد كرد.
در بيشتر نقاط جهان، رسانه هاي جهاني و هزينه هاي تفريحي سريع تر و بيشتر از توليد ناخالص ملي رشد مي كنند، مخصوصا در خاور دور و اروپاي مركزي كه اين گسترش سريع تر صورت مي گيرد.
•در رويارويي با اين سناريوي جهاني رسانه ها، اين سوال در ذهن پديد مي آيد كه آيا اين نوع گسترش درست است يا خير؟
اگر نگاهي به گذشته داشته باشيم، از نقطه نظر عصر ديجيتال و كامپيوترهاي مدرن و پيشرفته، ابداع صنعت چاپ در قرن نوزدهم، نقطه عطفي در تمدن بشريت و همچنين در گسترش صنعت چاپ و مطبوعات محسوب مي گردد. اختراع راديو و تلويزيون در نيمه اول قرن بيستم انقلابي عظيم در بازارهاي رسانه اي و اطلاعاتي تمامي كره زمين به وجود آورد. در دهه ،۱۹۲۰ راديو به رسانه اي محبوب در ارتباطات جمعي مبدل شد و هنوز هم چون وسيله ارتباطي قدرتمندي به كار خود ادامه مي دهد. با اين همه، اينترنت به دروازه اي براي دستيابي به همه رسانه ها تبديل شده است. شواهد نشان داده كه با استفاده از اينترنت، ميزان تماشاي تلويزيون توسط مردم ۲۰ درصد كاهش يافته است.
اينترنت، پاداش قرن حاضر به تمامي رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي است كه گاه به دشمني بي نظير تبديل مي گردد. اينترنت، ابزاري لازم براي برقراري ارتباطات فردي، گسترش تجارت، ارتباطات جمعي و آموزش است، اما هنگامي كه براي ترويج هرزه نمايي، قاچاق و خريد و فروش غيرقانوني مورد استفاده قرار گيرد، به اهريمني شرور مبدل مي گردد همانگونه که فیلسوفی نظیر ارد بزرگ می گوید : ساده انگاریست اینترنت را با همه داده هایش یکجا رد کنیم و یا یکجا بپذیریم .
•آيا انسان ها شهروند هستند يا فقط مصرف كننده محسوب مي گردند؟
برخي معتقدند كه بازار به گونه اي است كه شنوندگان تنها مصرف كننده محسوب شده و رسانه هاي تجاري هيچ مزايايي را ارائه نمي دهند مگر فراهم ساختن چرخ حركتي جهت راندن محصولات خود در جهت رسيدن به دست مصرف كنندگان. رسانه ها و گروه هاي تبليغاتي فرهنگ نخبه گرايانه مصرف گرايي را در ميان جامعه اي گسترده رواج مي دهند. آن ها با استفاده از خشونت و بي بند و باري، و به كارگيري اصول منطقي بازار، برنامه هاي جذابي را به بينندگان و شنوندگان خود ارائه مي دهند، در حالي كه ماهيت خدمات دولتي و مردمي را ناديده مي گيرند. رونق سريع كامپيوتر در دهه ۱۹۸۰ و اينترنت در دهه ۱۹۹۰ از يك طرف وتاثير اقتصاد بازار آزاد در همان دوران از سوي ديگر، رسانه ها را در مقياسي وسيع تر از هر زمان ديگر، به سوي عرصه هاي جهاني سوق داده است. كشورهاي توسعه يافته، همراه با جهاني سازي رسانه ها، تجارت الكترونيكي را آغاز كردند، حتي در كشورهاي در حال توسعه هم با وجود شالوده و زيرساخت بسيار ضعيف آن ها، تجارت الكترونيكي راه پيدا كرده است. به همين دليل رسانه هاي اينترنتي كه تنها يك دهه از عمر آن ها مي گذرد، هم ظاهرا به ويروس «تجارت جهاني» آلوده شده اند.
•در حال حاضر چه تلاش هايي براي متوقف ساختن مركزيت و يكپارچگي رسانه ها صورت گرفته است؟
حمايت از خبر پراكني و اطلاع رساني با محوريت اطلاع رساني دولتي يك وظيفه است. به هر حال در اين كره خاكي برخي تلاش ها مانند گروه هاي فشار موثر واقع خواهند شد، گروه هايي كه براي حمايت و پشتيباني از منابع اطلاع رساني دولتي فعاليت مي كنند. سازمان هاي خبرپراكني غيرتجاري كه در سراسر جهان تشكيل مي شوند، نشانه هاي خوبي از فراهم سازي امكانات لازم براي توليد برنامه ها و اخبار دولتي است. آن ها با استدلال به شكست مالكيت انحصاري غول هاي رسانه اي غربي ونظام سرمايه داري جهاني، با سازمان هاي جهاني و منطقه اي چون سازمان جهاني شبكه هاي راديويي (WACRB) و انجمن رسانه هاي برتر جهاني (WAMA) ارتباط برقرار كرده اند.
بسياري از كشورها در سراسر جهان ادعا مي كنند تنها از طريق منطق اظهار نشده مالكيت بر شبكه هاي راديويي توسط دولت، توانسته اند سرويس هاي خدماتي راديو و تلويزيوني را اداره كنند. در حقيقت براي اين كه دولتي بتواند مالكيت يك شركت اطلاع رساني و خبر پراكني را از آن خود سازد و همچنين يك موسسه اطلاع رساني بتواند با محوريت خدمات رساني دولتي به كار خود ادامه دهد، دو شيوه متفاوت وجود دارد.
نظرات
ارسال یک نظر